در پاسخ میتوان چند موضوع را مورد توجه قرار داد. چندی پیش نیروهای آمریکایی 2 دیپلمات ایرانی را که در چهارچوب توافقات و همکاریهای امنیتی در عراق بهسر میبردند بهطرز نامناسبی دستگیر کرد.
این دستگیری و بازداشت هرچند مدت زیادی طول نکشید و با پیگیری سرسختانه مسئولان بلندپایه عراقی خاتمه یافت اما یک پیام روشن برای همه بهویژه دولت عراق داشت، آن هم این بود که آمریکا بههیچوجه مایل نیست پرونده امنیتی عراق به طور مستقل و بدون در نظر گرفتن آمریکا دنبال شود.
آمریکاییها مصرند که پرونده امنیتی عراق را انحصاراً در اختیار خودشان بگیرند. چرا که اگر ثابت شود که خود عراقیها میتوانند بهتنهایی امنیت کشورشان را تأمین کنند دیگر نیازی به حضور آمریکا نیست.
لذا برای ایالات متحده اصلاً خوشایند نیست که چنین روندی دنبال و اتفاقی رخ دهد. این ناخوشایندی برای کاخ سفیدنشینان زمانی افزایش مییابد که این روند با حضور مؤثر و رابطه حسنه و رو به توسعه دولت عراق و ایران همراه شود.
آمریکا تلاش میکند با اقداماتی مشابه آنچه در اربیل رخ داد، ایران و عراق را برای توسعه روابط دوجانبه تحت فشار قرارداده و این روابط رو به گسترش را هرچه بیشتر در تنگنا قرار دهد. نیروهای آمریکایی بیمیل نیستند از طریق این گونه اقدامات تشنج بیشتری در عراق ایجاد کنند.
از سوی دیگر اعتراف بوش به شکستهای سیاست این کشور در خاورمیانه بهویژه عراق ناشی از نتایجی است که متأسفانه کمتر شجاعت پذیرش رسمی آن و تجدیدنظر در اتخاذ راهبرد جدید پیشرو در دولتمردان این کشور وجود دارد.
امروز بوش پیشنهاد اجرای راهبرد جدیدی در عراق میدهد که باید گفت این پیشنهاد هم موجب شکستهای بیشتر ایالات متحده خواهد شد.
رئیس جمهوری آمریکا افزایش نیروی نظامی در عراق را دنبال میکند و یا در دستوراتی که وزیر خارجهاش به آنها اعتراف دارد دستور حمله به اماکن حفاظت شده دیپلماتیک را میدهد اما این اقدامات چون با واقعیات داخلی عراق تطابق ندارد قطعاً منجر به شکست خواهد شد.
امروز تأمین امنیت عراق خود تبدیل به چالشی نوین در آستانه سده جدید میلادی برای دولت آمریکا شده است.
پس اگر آمریکاییها در روش نادرست گذشته خود تجدیدنظر نکرده و پرونده امنیتی عراق را به دولت این کشور نسپارد و بخواهد راهبردهای تشنجزا و جنگطلبانه را ادامه دهد باید منتظر آینده تاریکتری برای ایالات متحده در عراق بود.
*سفیر ایران در بغداد